سانیاسانیا، تا این لحظه: 12 سال و 1 روز سن داره

sania

مسافرت

امسال خرداد ماه  سانیا جون  با امیر سام کوچولو رو بردیم شمال و برای اولین بار دریا رو دیدن ... تو را ه سانیا خیلی خسته شد ..وقتی رسیدیم و اونجا ویلا گرفتیم سانیا  خوشحال شد و احساس راحتی میکرد ..اخه تو ماشین خیلی اذیت شد ...اونجا با امیر سام بازی میکرد و بهش خوش گذشت .. ...
9 مرداد 1392

آش دندونی

  سانیا دختر قشنگم یه دندون کوچولو در لثه پایینت مثل یه مروارید سفید داره میزنه بیرون مامانی فهیمه برات آش دندونی پخت  وای که چقدر خوشمزه بود و زندایی الهام هم اون را خیلی زیبا تزئین کرد و من و بابایی و شما آش را برای فامیلهای نزدیک بردیم عزیزم الهی دندونهای قشنگت راحت دربیان و با اون دندونهای قشنگت غذاهای خوشمزه بخوری ،راستی غذا خوردن را خیلی دوست داری عزیزم و مامان هم برات غذاهایی که دکترت گفته درست میکنه و شما هم خوشمزه خوشمزه می خوری  قربون غذا خوردنت نانازم. ادامه عکس ها از آش دندونی سانیا جون را لطفا در ادامه مطلب مشاهده کنید. ...
9 مرداد 1392

مسافرت مشهد

امسال عید قسمت شد تا همگی پابوس امام رضا (ع) بریم... سانیا تو این سفر دختر خوبی بود فقط تو بغل مامان میموند و مامان خسته میشد طفلی مامان کمر درد گرفته بود .ولی سانیا خانم از تصمیم خودش بر نمی گشت و فقط بغل مامان جونشو میخواست ..    ...
3 مرداد 1392

تولد یکسالگی

    اولین سالگرد تولد سانیا جون رو جشن گرفتیم....  البته دو بار براتون تولد گرفتیم یه بار خونه مامانی یه بار هم خونه مامان جون .. عزیزم امیدوارم 120 ساله بشی .         ...
2 مرداد 1392

اولین عید نوروز با سانیا

امسال اولین سالیه که سانیای عزیزم در کنار ماست، امسال از هر سالی بهتر خواهد بود چرا که یه فرشته کوچولو زندگیمونو گرمتر کرده... دختر نازم سال نو مبارک   عکسهای سانیا در ادامه مطلب   ...
2 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به sania می باشد